- 13:30مراکش قراردادی با وزارت دفاع ایالات متحده برای پشتیبانی از سیستم های برنامه ریزی ماموریت برای هواپیماهای F-16 امضا می کند
- 13:05شرکت دانمارکی Green Energy به عنوان بخشی از سرمایه گذاری خود در انرژی های تجدیدپذیر در مراکش دفتری را در Dakhla افتتاح کرد.
- 12:40ایران در حال تدوین طرح انتقال پایتخت از تهران است
- 12:15ترامپ قصد دارد یک موقعیت اختصاصی برای ارزهای دیجیتال در کاخ سفید ایجاد کند
- 11:45مدیریت بحران های همه گیر در حال ظهور: مراکش، مدلی برای حاکمیت سلامت در آفریقا
- 11:20گوتام آدانی سرمایه دار هندی به فساد متهم شد، گروهش در بازار سهام سقوط کرد
- 11:00سهام شرکت های بزرگ فناوری در ایالات متحده در حال سقوط است
- 10:30شرکت های غول پیکر برای برنده شدن قرارداد تکمیل خط برق که کازابلانکا را به داخلة متصل می کند، رقابت می کنند
- 10:04صحرا: حمایت برزیل از طرح خودمختاری مراکش تقویت می شود
ما را در فیسبوک دنبال کنید
بیتفاوتی رسانههای مدرن: تراژدیهای انسانی که به روال تبدیل شدهاند
چشمانداز رسانهای جهانی، با چرخه خبری بیامان 24 ساعتهاش، جنایات غیرقابل تصور را به رخدادهای روزانه بیحساسیت تبدیل کرده است. از آنجایی که جنگها، قتلعامها، و بلایا در اخبار معمولی فشرده میشوند، رنج بشر به طور فزایندهای به تیترهای زودگذر کاهش مییابد.
با نوشیدن قهوه صبح، شروع به تهیه برنامه خبری روز کردم. من متوجه یک رفلکس آزاردهنده شدم: اضافه کردن گزارشهایی از جنگها، کشتارهای دسته جمعی و بلایای طبیعی به صف با جدایی سرد. این بیحساسیت شدید، که هم در میان مردم و هم در میان روزنامهنگاران ریشهدار است، محصول جانبی محیط رسانهای امروزی است.
برای ما در روزنامه نگاری، سیل مداوم اطلاعات پردازش بزرگی این رویدادها را دشوار می کند. همانطور که ما برای گزارش یک تراژدی آماده می شویم، دیگری منتظر توجه ما است. این سرعت بی امان، بی حسی نگران کننده ای را نسبت به درد و وحشت اطراف ما ایجاد می کند. بنابراین، چه زمانی جهان شروع به تلقی اقدامات مداوم اسرائیل علیه فلسطینیان کرد؟
اسرائیل از 7 اکتبر حملات خود را به مردم فلسطین تشدید کرده است. با وجود کشتارهای مداوم، شوک اولیه از بین رفته است و گزارشهای روزانه از مرگها دیگر همان واکنشهای فوری را نشان نمیدهند. هدف قرار دادن فلسطینیها توسط اسرائیل دیگر خبری در صفحه اول نیست، بلکه در پسزمینه محو شده و در سرفصلهای یکنواخت تیترها غرق شده است. آیا رسانه ها و به تبع آن جامعه نسبت به رنج های انسانی بی تفاوت شده اند؟
امروز، دیدن تیترهایی مانند "کشته شدن 34 فلسطینی" با همان بی مهری پیش بینی هواشناسی غیرمعمول نیست. عادی سازی این فجایع عمیقاً نگران کننده است. این بی تفاوتی از فلسطین فراتر می رود. این داستان های اخیر را که بدون تردید به دستور کار خود اضافه کردم در نظر بگیرید:
- حمله در جنوب لبنان: 9 کشته
- انفجار معدن زغال سنگ ایران: 50 کشته
- فاجعه طوفان در میانمار: 113 کشته و 64 مفقود
- شیوع آنسفالیت حاد در هند: 153 مورد، 66 مرگ
- سیل در نپال: بیش از 200 کشته
- قحطی در افغانستان: خانواده هایی که دختران خود را می فروشند
ما دیگر از این اعداد شوکه نمی شویم. به جای این که بپرسیم چند نفر جان خود را از دست داده اند، متعجبیم که کدام فاجعه بر سرفصل ها غالب خواهد شد. رنج بشر به قدری عادی شده است که رسانه ها آن را در عرض چند ساعت مصرف می کنند و دور می اندازند. قتل وحشیانه یک دختر جوان در دهکده ای دورافتاده که زمانی خبر اصلی بود، به زودی به نفع یک رسوایی مشهور فراموش می شود.
به عنوان مثال، قتل های وحشیانه اخیر در استانبول را در نظر بگیرید. مرد 19 ساله ای که به مدت 5 سال با دختری به نام اکبال وسواس داشت، هم او و هم زن دیگری به نام آیشگل را کشت و سپس سر اکبال را جدا کرد و به خانواده اش تقدیم کرد. او سپس از دیوارهای شهر پرید و به زندگی خود پایان داد. این رویداد وحشتناک کشور را تکان داد، اما ظرف چند روز، از چرخه اخبار محو خواهد شد، فقط داستان دیگری که با قساوت بعدی جایگزین شد.
رسانه ها با ارائه آمارهای سرد، مرگ و میر و بلایای انسانی را به تعداد زیادی کاهش داده اند. وقتی تراژدی ها به عنوان چهره های انتزاعی در نظر گرفته می شوند، ما ظرفیت خود را برای همدلی از دست می دهیم. به عنوان مثال، درگیری جاری اسرائیل و فلسطین به عنوان یک چرخه بی پایان خشونت ارائه می شود که روایت را از تراژدی انسانی آن پاک می کند. عادی سازی خشونت حساسیت ما را کم رنگ می کند و منجر به انفعال جهانی می شود.
آیا این هنجار جدید برای بشریت است؟
رسانه ها به دور از اینکه یک ناظر منفعل باشند، به طور فعال ادراکات جامعه را شکل می دهند. در حالی که روزنامه نگاری باید با سرعت وقایع حرکت کند، ما نمی توانیم اجازه دهیم که گزارش های مداوم مرگ و رنج بی معنی شود. هر مرگی یک تراژدی است، با این حال رسانه های امروزی با آن به عنوان یک امر عادی برخورد می کنند و زندگی انسان ها را به اخبار گذرا تقلیل می دهند.
فناوریهای رسانهای جدید، که زمانی وعده پاسخگویی قدرت را میدادند، در عوض به ابزاری برای مدیریت ادراک تبدیل شدهاند. پلتفرمهایی مانند رسانههای اجتماعی که برای تقویت صداها طراحی شدهاند، اکنون گزارشهای مربوط به کشتار جمعی را در زیر الگوریتمها پنهان میکنند. خشم جهانی در مورد مرگ فلسطینی ها در دریایی از محتوای رقابتی گم می شود که با پیمایش بی پایان رقیق شده است.
علیرغم گزارشهای روزانه از کشته شدن فلسطینیان بیگناه، پوشش رسانهای همچنان به بحث در مورد اینکه چه کسی بیشتر آسیب میبیند، ادامه میدهد و این موضوع را کاملاً از دست میدهد. مناقشه فلسطین فقط یک خبر دیگر نیست. این یک تراژدی عمیق انسانی است. با این حال، تکرار این گزارش ها منجر به عادی سازی جنگ، پذیرش غیرقابل قبول ها شده است.
همانطور که ما به مرور فیدهای خبری ادامه می دهیم، واقعیت وحشتناک جنایات جمعی به اندازه سرعت رسیدن به پست بعدی بی اهمیت شده است. حساسیت زدایی رسانه ها از رنج بشر یکی از تراژدی های بزرگ عصر ماست.