- 08:22مراکش سنگ بنای کارخانه هوانوردی ترلبورگ را می گذارد تا رقابت صنعتی خود را افزایش دهد.
- 08:16پارلمان سوئیس ممنوعیت فعالیت حزب الله لبنان را تصویب کرد
- 07:55ژان ماری هاید نشریه جدید خود را با عنوان "صحرای مراکش، سرزمین نور و آینده" در دخلا امضا می کند.
- 07:25رشد قابل توجه در مبادلات تجاری بین مراکش و آفریقا
- 18:00رقابت فزاینده بین "OpenAI" و "Google" پس از "OpenAI" موتور جستجوی خود را گسترش داد
- 17:00اروپا پروژه صورت فلکی ماهواره ای Iris² را برای رقابت در اتصال فضایی راه اندازی می کند
- 16:15بانک افریقا در جوایز برند جهانی مرزی 2024 به پیروزی چشمگیری دست یافت
- 15:30چگونه تغییرات آب و هوایی به کشاورزی جهانی شکل می دهد و پاسخ های پایدار مورد نیاز
- 14:50حملات سایبری در سال 2024 بیش از 200 میلیون دلار برای بخش تولید هزینه خواهد داشت
ما را در فیسبوک دنبال کنید
به رسمیت شناختن صحرای مراکش توسط آمریکا: نقطه عطف استراتژیک
به رسمیت شناختن ماهیت مراکشی صحرا توسط آمریکا نتیجه تصادفی نیست. این مؤسسه آمریکایی به مناسبت 4 سال به رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر صحرا گفت: این بر اساس ارزیابی عملگرایانه از جایگاه رو به رشد مراکش به عنوان یک بازیگر منطقه ای باثبات و تأثیرگذار است.
این مؤسسه در مقالهای به تصمیم آمریکا که حاکمیت مراکش بر صحرا را به عنوان ستون سیاست استراتژیک جهانی آمریکا توصیف میکند، تأیید کرد که با این شناخت «چشمانداز ژئوپلیتیک شمال آفریقا دگرگونی قابلتوجهی را تجربه کرده است».
در واقع، این موسسه که این تصمیم را "مهم" توصیف می کند، اضافه می کند که این تصمیم تصادفی گرفته نشده است، بلکه نتیجه یک ارزیابی عملی از جایگاه رو به رشد مراکش به عنوان یک بازیگر منطقه ای باثبات و تاثیرگذار است که توسط یک چشم اندازی که منافع جهانی را با یکپارچگی حاکمیت متعادل می کند.
موضوع «مانورهای سیاسی گذرا» نبود، البته با اشاره به انتقادات الجزایر که این تصمیم را یک «توئیت» ساده از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا میدانست.
این تصمیم به رسمیت شناختن توسط قدرت پیشرو جهانی نقطه اوج سال ها گفتگوی استراتژیک و دیپلماسی بین المللی بود. این نشریه تاکید می کند که بر اساس قانون، سیاست، تاریخ و استراتژی بود.
10 دسامبر 2020 که نشان دهنده این به رسمیت شناختن صحرای مراکش توسط ایالات متحده بود، راه را برای سایر کشورها باز کرد تا موقعیت های مشابهی مانند آلمان، فرانسه یا قدرت استعماری سابق در صحرای اسپانیا را در اختیار بگیرند.
این مؤسسه آمریکایی در توضیح دلایل این انتخاب گفت: «در رهبری پادشاه محمد ششم، مراکش یک موضع دیپلماتیک ایجاد کرده است که صراحت و پایبندی تزلزلناپذیر به مشروعیت بینالمللی را ترکیب میکند و شهرت خود را به عنوان یک متحد قابل اعتماد در اتحادهای جهانی تقویت میکند».
علاوه بر این، مراکش اعتبار خود را از طریق تعهد خود به مشارکت های پایدار بلندمدت به جای توافقات سیاسی کوتاه مدت، با تاکید بر انسجام استراتژیک و دستاوردهای متقابل، پرورش داده است.
با این به رسمیت شناختن، ایالات متحده از موضع بی طرفی به موضع مشارکت استراتژیک گسترده تر حرکت کرده است. واشنگتن به این ترتیب تشخیص داد که مسئله صحرا "نه به عنوان یک نگرانی پیرامونی، بلکه به عنوان یک عنصر مرکزی در شکل دهی مجدد نفوذ بین المللی" است.
این موسسه تاکید می کند که دیپلماسی مراکش نیز نقش مهمی در این زمینه ایفا کرده است و تاکید می کند که این موضوع را به جای تضاد ایدئولوژیک از منظر واقع گرایی سیاسی مطرح کرده است و بدین ترتیب پیروزی قابل توجهی را رقم زده است که شایسته اهمیت استراتژیک پادشاهی و پادشاهی است. رویکرد به روابط بینالملل در زمان پادشاهی محمد ششم.
این موسسه آمریکایی تخمین می زند: «سیاست خارجی مراکش نشان دهنده مدلی از صداقت و احترام به استانداردهای بین المللی است. و توضیح اینکه مراکش از تحمیل اراده یا مداخله در امور دیگر کشورها اجتناب میکند و برعکس، طرفدار گفتگو و میانجیگری در مناقشات منطقهای است که «به عنوان یک دیپلمات در شرایط پیچیده بینالمللی احترام قائل شده است».
این نشریه ادامه داد که نفوذ مراکش فراتر از سیاست، به حوزههای اقتصادی، امنیتی و مذهبی گسترش مییابد و نقشی پیشرو در ابتکارات منطقهای برای مبارزه با تروریسم و عدالت انتقالی و ترویج میانهروی مذهبی دارد.
این انبوهی از نقش های استراتژیک مراکش را به بازیگری اساسی در ثبات جهانی تبدیل کرده است که بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک شکل می دهد و واقعیت سیاسی
در پایان، این اتاق فکر تاکید کرد که به رسمیت شناختن آمریکا روابط بین ایالات متحده و مراکش را به یک سطح استراتژیک جدید سوق داده است و تاکید کرد که همکاری در مبارزه با تروریسم و آزادی های مذهبی ضروری است.
وی افزود: یکی از مصادیق این چشم انداز استراتژیک، توافق سه جانبه میان مراکش، آمریکا و اسرائیل است که به پادشاهی اجازه می دهد تا با حفظ اصول خود، اهداف ژئوپلیتیکی خود را دنبال کند.